فکر و خیال زیاد اپیدمی شده؟

ساخت وبلاگ

ای کاش شبانه روز بیشتر از 24 ساعت بود ، هر چقدر میدوئم به کارام نمیرسم.البته نه اینکه همش دنبال کار کردن باشم ، خیلی موقع ها هم بی حرکت میشینم و فقط نگاه میکنم . به ردیف کتابا  وغرق فکر کردن میشم ، فکرای درهم برهم که هیچ ارتباطی به هم ندارن. از کارای روزمره و قرارای دوستانه تا بحران آب و سیاست خارجی ، همه جور فکری موجوده. بعد تا میام یه کاری انجام بدم یدفعه یه اتفاق ناخواسته پیش میاد ، اگه تو خونه باشم مهمون زنگ خونه رو میزنه . بعد کلا اون کار انجام داده نمیشه تا وقتی که مهمان ها بروند . به نظر من نویسنده های داستان اینجوری هستن . یعنی زیاد میرن تو فکر و صحنه داستانشون هی میاد جلو چشمشون . من خودم که اینجوریم وقتی میخوام متن یه داستانی رو بنویسم قبل از نوشتن یا وسطای داستان ، صحنه داستان توی ذهنم مثل فیلم به نمایش در میاد. بعد قبل نوشتن داستان رو توی ذهنم جلو میبرم ، درسته که آماتورم ولی اینجوری نوشتن رو غیر ارادی میدونم ، یعنی فکر میکنم هر داستانی یک فضایی مثل سیاه چاله داره که نویسنده رو میکشه درون داستان و به سختی میشه ازش رها شد. فکر و خیال زیادش دردسرسازه اصلا.بارها شده به خاطر تو فکر بودن یادم رفته مسواک رو از روشویی بردارم یا زیر کتری رو خاموش کنم و حتی یه کار و قرار مهم رو هم فراموش کنم. یک جورایی کمتر فکر کردن باعث آرامش و تمرکز بیشتر هم هست. شما هم بگین چقدر درگیر فکر و خیال هستین ، اصلا این اپیدمی هست یا نه ؟

پریشانی تهران...
ما را در سایت پریشانی تهران دنبال می کنید

برچسب : اپیدمی, نویسنده : eresana2 بازدید : 160 تاريخ : دوشنبه 13 شهريور 1396 ساعت: 3:57